می نویسم از خودم ...

ساخت وبلاگ
********** کاش به تلافی زجرهایی که تو زندگی میکشیم ,  حداقل برای " زمان مرگمون "  حق انتخاب داشتیم. کاش گاهی , به تلافی دلشکستگی هایی که تو دنیا میبینیم خدا می اومد کنارمون می نشست, سرمون رو تو بغ می نویسم از خودم ......ادامه مطلب
ما را در سایت می نویسم از خودم ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3daroniatc بازدید : 62 تاريخ : چهارشنبه 3 مهر 1398 ساعت: 23:16

واقعا چه موجودات پیچیده ای هستیم . پر از نیاز، پر از خواستن ... تمام مدت در تلاشیم تا به خواسته هامون برسیم اما وقتی رسیدیم دیگه برامون خیلی هم لذت بخش نیستد. انگار فقط هوس خواستنه که انگیزه ای  می نویسم از خودم ......ادامه مطلب
ما را در سایت می نویسم از خودم ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3daroniatc بازدید : 76 تاريخ : چهارشنبه 3 مهر 1398 ساعت: 23:16

کِی وقت کردیم که انقدر بد بشیم. انقدر به ادمها بی تفاوت باشیم که نخواهیم درکشون کنیم , که زندگیشون , دردهاشون , دغدغه هاشون برای ما بی اهمیت و بی ربط به نظر بیاد .چی میشه که مدیری انقدر راحت کارمندان و کارکنانش را از کار بر کنار می کنه ان هم در شرایطی که تا پایان سال 1 ماه بیشتر باقی نمانده و هیچ شرکتی جذب نیروی جدید نداره. دو 3 ماهی هست که شرکت حقوق کارم می نویسم از خودم ......ادامه مطلب
ما را در سایت می نویسم از خودم ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3daroniatc بازدید : 70 تاريخ : شنبه 1 ارديبهشت 1397 ساعت: 1:35

**********  از دست دادن خیلی سخت است .اینکه مدام چشمت به دنبال گمشده ات بگردد ، آزاردهنده است. حالا اگر این گمشده یک دوست خوب باشد که آزارش چند برابر میشود.  چشم انتظار کسی باشی که رفته ، که شاید دیگر هرگز برنگردد . اما سخت تر از همه اینها ، تنهایی دستمالی شده ای است که با یک مشت خاطرات شیرین آلوده شده. این تنهایی کشنده ست ... می نویسم از خودم ......ادامه مطلب
ما را در سایت می نویسم از خودم ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3daroniatc بازدید : 75 تاريخ : شنبه 1 ارديبهشت 1397 ساعت: 1:35

دکتر شریعتی می گوید: در حادثه کربلا با سه‌ نمونه شخصیت روبرو می‌شویم.اول: حسین (ع)حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور شود.تا آخر می‌‌ایستد.خودش و فرزندانش کشته می‌شوند.هزینه انتخابش را می‌‌دهد و به چیزی که نمی‌خواهد تن‌ نمی‌‌دهد.از آب می‌گذرد، از آبرو نه‌دوم: یزید همه را تسلیم می‌خواهد.مخالف را تحمل نمی‌‌کند.سرِ حرفش می‌‌ایستد.نوه‌ پیغمبر را سر می‌‌ٔبرد.بی‌ آبرویی را به جان میخرد تا به چیزی که می‌‌خواهد برسدسوم: عمرِ سعد به روایتِ تاریخ تا روز ٨ محرّم در تردید است.هم خدا را می‌خواهد هم خرما، هم دنیا را می‌خواهد هم اخرت.هم می‌خواهد حسین (ع)را راضی‌ کند هم یزید را.هم اماراتِ ری را می‌خواهد،هم احترامِ مردم را.نه‌ حاضر است از قدرت بگذرد،نه‌ از خوشنامی.هم آب می‌خواهد هم آبرو.دستِ آخر اما عمرِ سعد تنها کسی‌ است که به هیچکدام از چیزهایی که می‌خواهد نمی‌‌رسد.نه سهمی از قدرت می‌‌برد نه‌ از خوشنامیما آدمهایِ معمولی‌ راستش نه جرات و ارادهِ حسین (ع) شدن را داریم، نه قدرت و ابزارِ یزید شدن را اما در درونِ همه ما یک عمرِ سعد هست!من بیش از همه از عمر سعد شدن میترسم...فرا رسیدن محرم حسینی تسلیت باد. می نویسم از خودم ......ادامه مطلب
ما را در سایت می نویسم از خودم ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3daroniatc بازدید : 82 تاريخ : شنبه 21 بهمن 1396 ساعت: 19:04

متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد. بلبل پاییز - سلار عقیلی   بچه که بودم عاشق روزهای پنجشنبه بودم چون فرداش جمعه و مدرسه تعطیل بود. وقتی بزرگتر شدم دیگه خبری از مدرسه نبود و خب طبیعتا از لذت پنجشنبه هم دیگه خبری نبود .پنجشنبه و شنبه برام یکی بود .اصلا روزهای هفته از دستم در رفته بود تا اینکه... حالا که مجبورم 5 و نیم صبح بیدار شم و تا 8 شب یه کله بدون استراحت کار کنم اخر هفته برام معنی پیدا کرده. گاهی انقدر خسته میشم که نای برگشتن به خونه رو هم ندارم.چرت زدن تو مترو و تاکسی یه چیز عادی شده برام.با خودم فکر می کنم موقع دعاکردن شایدیکم واضحتر باید ویژگی های شغل مورد علاقه ام رو می گفتم .با این حال باز هم خدا رو شکر که از اون یکنواختی زندگی راحت شدم . حالا عاشق روزهای چهارشنبه ام چون فرداش پنجشنبه ست و کارمون یک ساعت دیرتر شروع شده و تا ظهر (حدودای ساعت 14) تموم میشه. هیچ چی لذت بخشتر از بعدازظهرهای روز پنجشنبه نیست که با خیال راحت از اینکه فردا تعطیله ، دراز کشیدی و فضاهای مجازی رو چک می کنی .تازه شب هم می تونی تا دیر وقت بیدار بمونی و با یه لیوان شیر نسکافه گرم زی می نویسم از خودم ......ادامه مطلب
ما را در سایت می نویسم از خودم ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3daroniatc بازدید : 43 تاريخ : شنبه 21 بهمن 1396 ساعت: 19:04

******** صداش می کردند پینچی.یه سگ مشکی - قهوه ای ازنژاد مکزیکی با دم کوتاه , گوشهای متوسط وپوستی پرزداروبدون پشم. با اون چشمهای گرد وبراق نه چندان بزرگش وقتی بهت زل می زد ازمعصومیتش خوشت می اومد اما من ازسگها (حیوانات ) می ترسم. حس کنجکاوی که نسبت به محیط داشت قابل توجه بود. توسالن دفترمی چرخید وسرک می کشید به همه جا. با اون پاهای کوتاهش که می دوید صدای برخورد ناخونهاش با زمین شنیده می شد. اقا اسرافیل می گفت 6 میلیون قیمتشه. گرونترازسگهای تو خیابون . اما واقعا چه چیزی باعث شده که انقدر قدروقیمت پیدا کنه؟ همزیستیش با انسانها؟ سرپناه داشتن؟ توجه؟ ... چه حکایت تلخیه رفتارادمیزاد با دنیا ومخلوقاتش. کارتن خواب بی سرپناه روتو خیابون می بینه ونگاهش نمی کنه ولی حاضر به یه سگ 6 میلیون پرداخت کنه.کجای کارغلطه که انسان به جای اینکه محبتش روصرف یه موجود با شعورکنه خرج یه موجود بیشعوری میکنه که نیاز به عاطفه انسانی نداره؟ ********** سگ بر آن آدمی شرف دارد کو دل دوستان بیازارداین سخن را حقیقتی باید تا معانی به دل فرود آید آدمی با تو دست در مطعوم سگ ز بیرون آستان محروم حیف باشد که سگ وفا دارد و آدمی دشمنی روا دارد «سعدی» می نویسم از خودم ......ادامه مطلب
ما را در سایت می نویسم از خودم ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3daroniatc بازدید : 68 تاريخ : شنبه 21 بهمن 1396 ساعت: 19:04

**********  پاییز امسال هم تموم شد. همه برگها ریختند اما تو همچنان اتفاق نیفتادی.  دیشب یلدا بود و فال من : بی مهر رخت روز مرا نور نماندستوز عمر مرا جز شب دیجور نماندست می نویسم از خودم ......ادامه مطلب
ما را در سایت می نویسم از خودم ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3daroniatc بازدید : 57 تاريخ : شنبه 21 بهمن 1396 ساعت: 19:04

********** امام زمانش را بر سر دلبری چشمی ، به لب تیغ کین سپرد. ما با امام زمان خود چه می کنیم؟ می نویسم از خودم ......ادامه مطلب
ما را در سایت می نویسم از خودم ... دنبال می کنید

برچسب : بصیرت,المعارف, نویسنده : 3daroniatc بازدید : 72 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 15:55

عکس:محسن میرزابیگی **********   خدایا دوستت دارم برای هر آنچه که داشته ام و هر آنچه که ندارم و در طلب آنم، برای بودنم ، بودنی که در برابر وجودت فقط موجود است. موجودی که اراده ای بر نفس لجام گسیخته خویش ندارد، موجودی که از پستی ، هستی یافته و بی تو نیست است. خدایا دوستت دارم، برای تمام بخشش هایی که بر ناسپاسی هایم کردی و بر من عطا کردی هر آنچه را که لایق آن نبودم. خدایا بر زیاده خواهی هایم مر می نویسم از خودم ......ادامه مطلب
ما را در سایت می نویسم از خودم ... دنبال می کنید

برچسب : قدری,گویند,خلوت,امشب, نویسنده : 3daroniatc بازدید : 57 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 15:55